Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرآنلاین»
2024-04-29@10:09:19 GMT

چرا ما در خلقتمان اختیار نداشته ایم؟

تاریخ انتشار: ۱۰ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۴۱۶۷۴۳

چرا ما در خلقتمان اختیار نداشته ایم؟

به گزارش «مبلغ» به نقل از حوزه، دکتر احمد شجاعی معاون پژوهش مؤسسه تخصصی امام صادق(ع) در یکی دیگر از سلسله گفت و گوهای علمی «تأملات» با موضوع «چرایی آفرینش الهی» که از سوی مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات حوزه برگزار شد با اشاره به موضوع جبر و اختیار در خلقت انسان اظهار کرد: بحث پیرامون آفرینش و چرایی خلقت را اگر کالبد شکافی کنیم، در درون آن سؤال دیگری مطرح می‌ شود که چرا خداوند دست به آفرینش زد و بحث در حوزه غایت شناسی است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وی با بیان اینکه در غایت شناسی ما با دو مسئله مواجه هستیم که یکی اینکه غایت آفریده ‌ها چیست و دیگری اینکه غایت خالق هستی و آفریننده از این آفرینش چه بوده است، افزود: ما اگر بگوییم که غایت آفرینش انسان چیست پاسخش ساده است و اشکال اساسی نداریم؛ زیرا غایت آفرینش انسان رسیدن به کمال است. اگرچه در خود اینکه کمال چیست اقوال متعددی است و مادّیون یک حرف و الهیون حرفی دیگر می ‌زنند.

شجاعی گفت: وقتی می‌ گوییم غایت خلقت انسان رسیدن به کمال است کمال را این گونه معنا می کنیم که رسیدن به بهشت و یا قرب الهی است، ولی این کمال وقتی معنا پیدا می ‌کند که انسانی در کار باشد؛ اساساً شبهه مربوط به آن جایی است که انسان نبوده تا بخواهد به کمال برسد و در این مرحله هر غایتی را که مطرح کنیم مربوط به خداست نه مخلوق؛ زیرا مخلوقی وجود نداشته که در مورد غایتش بحث کنیم.

وی ادامه داد: در مرحله ‌ای که خدا می ‌خواهد خلق کند فرض کنیم خدای فرضی به خدای اصلی می‌ گوید هدفت از خلقت چیست؟ اگر خدا بگوید می ‌خواهم خلق کنم که به بهشت ببرم آیا مشکل پیش می ‌آید؟ در آنجا هر هدفی مطرح باشد به خود خدا بر خواهد گشت و تقریباً همه متکلمان گفته‌ اند که هیچ هدفی به خدا بر نمی‌ گردد؛ زیرا اگر هدف به خدا برگردد به این معناست که خداوند ناقص است و می‌ خواهد با هدف و غرض کامل شود؛ بنابراین هیچ هدفی به خدا بر نمی‌ گردد؛ زیرا خدا غنی بالذات است.

معاون پژوهش مؤسسه تخصصی امام صادق(ع) گفت: در اینجا از یک طرف می ‌گوییم قبل از آفرینش انسان هر هدفی باشد چاره‌ ای نیست مگر اینکه به خدا برگردد؛ ولی از طرف دیگر می‌ گوییم هیچ هدفی به خدا بر نمی ‌گردد؛ زیرا موجب اثبات نقص در خدا می‌ شود و این همان شبهه اساسی و بنیادی پیرامون آفرینش الهی است.

وی با بیان اینکه ما این شبهه را کالبد شکافی می‌ کنیم و پاسخ می ‌دهیم، گفت: برای پاسخ به این شبهه باید چند مبنا را مطرح کنیم تا این مشکل را بتوانیم به خوبی فهم نماییم.

نویسنده کتاب «هدف آفرینش انسان» ادامه داد: مبنای اول این است که وجود اصیل است و این اصالت الوجود کمی با اصالت الوجود ملاصدرا متفاوت است؛ تفاوتش در این است که اینجا مراد ما از اصالت وجود، وجود در مقابل عدم است؛ ولی در اصالت وجود متداول در حکمت که مبتکرش ملاصدراست مراد از وجود، وجود در مقابل ماهیت است.

وی با بیان اینکه وجود اصیل است و عدم به معنی هیچ و لاشیء است، گفت: عدم محکوم به هیچ حکمی نیست و به معنای نیستی است و نیستی نه مصدر شیء می‌ شود و نه منشأ اثر می ‌گردد و چیزی که نیست هیچ منشأی نخواهد داشت. اینها معانی بدیهی هستند و برای اینکه از خطای ذهن مصون باشیم باید این تعریف‌ ها را ارائه بدانیم.

هرجا وجودی باشد آن وجود منشأ اثر خواهد بود

شجاعی گفت: مبنای دومی که باید مطرح شود این است که هرجا وجودی باشد آن وجود منشأ اثر خواهد بود؛ مبنای سوم این است که محال است که اثر را از وجود جدا کنیم و مبنای چهارم هم این است که شدت و ضعف اثرِ وجود تابع شدت و ضعف خود آن موجود می باشد؛ به عبارت دیگر هر چقدر آن موجودی که در عالم خارج تحقق پیدا کرده قوی‌ تر باشد اثرش هم قوی‌ تر خواهد بود و هرچه ضعیف باشد اثرش هم ضعیف می شود.

وی گفت: مثلاً اگر یک شمع را در نظر بگیریم حرارت و نورانیتش ضعیف است؛ ولی وقتی یک لامپ ۱۰۰ وات را در نظر بگیریم نور و حرارتش بیشتر است و همین‌ طور بالاتر که می‌ رویم اگر خورشید را در نظر بگیریم نور و حرارتش بسیار قوی‌ تر می‌ شود.

این پژوهشگر حوزوی با بیان اینکه محال است بگوییم خورشید در درون خودش میلیون‌ ها درجه سانتی‌گراد حرارت داشته باشد ولی نور و حرارت به بیرون پرتاب نکند، افزود: تفکیک اثر از وجود محال است و ترتب اثر بر وجود واجب است. بنابراین در پاسخ به این سؤال که خداوند چرا خلق کرد و آفرید با توجه به این مبانی باید بگوییم که آفرینش باید باشد و هست و زیباترین نحو از آفرینش را خداوند رقم زده است.

وی ابراز کرد: آفرینش یعنی ترتب اثر بر یک حقیقتی که واجب‌ الوجود است و مستجمع جمیع صفات کمالیه است، بنابراین آفرینش ترتب اثر بر حقیقتی است که تمامی کمالات را داراست.

آفرینش یعنی ترتّب اثر بر حقیقت واجب‌ الوجود

شجاعی گفت: همان‌ طور که در مورد خورشید گفتیم محال است خورشید باشد و نور نباشد در مورد خداوند هم که خورشید یکی از مخلوقاتش هست نمی ‌توانیم بگوییم که خداوند باشد و منشأ اثر نباشد. پس آفرینش یعنی ترتب اثر بر حقیقت واجب‌ الوجود که ما به او «خدا» می‌گوییم.

وی اظهار داشت: خداوند اگر خلق نکند که خدا نیست و خدا با این صفات است که خداست و اگر بگوییم خداوند خلق نمی ‌کرد به معنی تعطیلی صفات خدا و قیچی کردن صفات کمال خدا خواهد بود. در حالی که صفات کمال خدا واجب‌ الوجود است و ما چیزی را انتظار داریم که محال است.

نویسنده کتاب «هدف آفرینش انسان» با بیان اینکه برخی اشکال می ‌کنند اگر بگوییم خدا نمی‌ تواند خلق نکند به این معنی است که خداوند مجبور است که بیافریند، تصریح کرد: باید توجه کرد که در این حالت جبر بر خدا پیش می‌ آید. آفرینش از صفات کمال خداوند است و یکی از صفات کمال خداوند هم اختیار است و نمی‌ توانیم بگوییم که خداوند مجبور است بیافریند؛ مثلاً اگر کسی از درجه بالای تقوا برخوردار باشد و حتی فکر گناه هم به ذهنش خطور نمی‌ کند. آیا می ‌توانیم بگوییم که او مجبور است دزدی نکند؟ خیر او مختار است و از روی اختیار دور این اباطیل خط کشیده است و اگر دست به این آلودگی نمی ‌زند به خاطر صفات کمالی است که در خود پرورش داده است.

وی گفت: علم و قدرت و فیّاضیت خداوند بی ‌نهایت است و اگر بگوییم خلق نکن صفات کمال خداوند را قیچی کرده ‌ایم.

چرا ما در خلقتمان اختیار نداشته ایم؟

معاون پژوهش مؤسسه امام صادق(ع) ادامه داد: برخی شبهه می‌ کنند که قبول است که خداوند با اختیار خود ما را خلق کرده است، ولی ما در خلقتمان اختیار نداریم و خدا هنگامی که دست به خلقت زد باید با ما مشورت می‌ کرد؛ زیرا من راضی به خلقت خودم نبودم و اگر آفرینش و خلقت اولیه ما جبری است و من مجبور به هست بودن شده ام دیگر اختیاری در من باقی نمی‌ ماند و من در همه امورم مجبور و مضطر هستم که در اینجا دو مغالطه وجود دارد.

وی گفت: اولین مغالطه این است که اگر می ‌گویید خدا قبل از خلقت باید از ما سؤال می‌ کرد چگونه خداوند از چیزی که وجود ندارد سؤال کند؟ بنابراین اگر ما وجود داشتیم که خلقت خداوند می ‌شود خلقت دوباره و تحصیل حاصل و اگر نبودیم هم قدرت ارائه مشورت با خدا را نداشتیم.

شجاعی ادامه داد: این که می‌ گوییم اصل با وجود است به این معناست که ما در زندگی خودمان هر حرکتی که داشته باشیم و هر اثری را از خود ساطع کنیم همه اینها قائم به اصل وجود است و اول باید وجود خودمان را بپذیریم و وقتی این اصل را پذیرفتیم بقیه مراحل معنا پیدا می ‌کند؛ ولی اگر وجود خودمان را نپذیریم همه سؤالات ما هم قلع‌ و قمع می ‌شود.

وی با بیان اینکه اگر اصالت وجود را بپذیریم بحث جبر هم پیش نمی‌ آید، گفت: خداوند اصل وجود ما را آفریده و در آفرینش ما اختیار را ذاتی خود ما قرار داده و اینکه ما اعتراض می‌کنیم به آفرینش الهی و می‌ گوییم خدا خلق نکند به دنبال این هستیم که دست خدا را ببندیم و گویا خودمان هم ادعای خدایی می ‌کنیم. این ادعای الوهیت ناشی از این است که خداوند انسان را مطلق خواه و بی‌ نهایت طلب آفریده است و باید این مطلق خواهی و بی ‌نهایت طلبی را صرف چیزهای محدود و زودگذر دنیوی نکنیم.

این پژوهشگر حوزوی در پایان اظهار کرد: اینکه خداوند ما را بی‌ نهایت طلب آفریده علت دارد و علت ‌العلل اینکه انسان در میان همه موجودات بی ‌نهایت طلب آفریده شده این است که باید به دنبال موجود بی‌ نهایت بدویم؛ سرّ خلقت این است که اگر من با دنیا و زیورآلات دنیا و لهو و لعب ناچیز دنیا قانع نمی ‌شوم این بی‌ نهایت طلبی را نباید نابود کنم؛ زیرا تنها حقیقتی که در عالم هستی بی‌ نهایت است خداوند می باشد و سر بی‌ نهایت طلبی ما این است که خدا را جست ‌و جو کنیم.

بیشتر بخوانید: واقعا خداوند علت آفرینش است؟ آیا آیات قرآن مبنی بر آفرینش همه چیز از آب با آفرینش انسان از خاک ناسازگار است؟ برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1854959

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: دانشگاه فلسفه آفرینش انسان اگر بگوییم منشأ اثر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۱۶۷۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

معلمی سنگین‌ترین مسوولیت عالم است

به گزارش خبرگزاری مهر، حجت‌الاسلام حبیب الله غفوری بعد از ظهر یکشنبه در دیدار با مدیرکل آموزش‌وپرورش استان و اعضای ستاد بزرگداشت مقام معلم، ضمن گرامی‌داشتن یاد معلم شهید آیت‌الله مطهری و تبریک هفته بزرگداشت مقام معلم و استاد، اظهار کرد: اهمیت کار معلم و استاد به‌حدی است که اگر بخواهیم شرایط آینده کشور را بدانیم، باید به شرایط و تلاش امروز اساتید نگاه کنیم.

وی با بیان اینکه در هر دوره‌ای نسلی که منشأ تحول و پیشرفت می‌شود، ریشه آن در تلاش معلم‌های نسل قبل است، گفت: نسل امروزی که در حال تحصیل است، در آینده نزدیک عهده‌دار مدیریت کشور در همه جهات خواهد شد.

نماینده ولی‌فقیه در استان و امام جمعه کرمانشاه با اشاره به اینکه اهمیت کار تعلیم و تربیت در این است که معلم با انسان، به‌عنوان پیچیده‌ترین موجودات، عالم سروکار دارد؛ تصریح کرد: انسان اشرف مخلوقات است و خداوند او را به‌دست معلمان بشریت سپرده است تا او را رشد بدهند و به کمال برسانند. در رأس معلمان عالم انبیای الهی بوده‌اند که وظیفه داشتند انسان‌ها را از رذائل اخلاقی پاک کنند و به آن‌ها حکمت بیاموزند؛ تا هم خودشان عالم بشوند و هم نسل‌های بعد را آموزش دهند.

امام‌جمعه کرمانشاه با تصریح اینکه اسلام و قرآن جهل را در مقابل عقل قرار داده‌اند، عنوان کرد: عقل و جهل هر دو جنودی دارند که جنود عقل انسان را به اعلا علیین انسانیت می‌رساند و جنود جهل او را تا پایین‌ترین درجات، تنزل می‌دهد. هنر معلم این است که شاگردان را با کتاب وحی الهی که منشأ همه علوم است آشنا کند و عقل و تدبیر را در او تقویت نماید.

وی افزود: جایگاه تعلیم و تربیت معنوی و آسمانی است و این وظیفه در امتداد مسیر انبیا و اولیای الهی به معلمان سپرده شده است.

حجت‌الاسلام غفوری با یادآوری اینکه قلوب به‌دست خداوند است، اضافه کرد: کار تربیتی با عالم معنا پیوند دارد و معلم باید در این مسیر از خداوند منان استمداد کند؛ زیرا توفیق در تعلیم و تربیت باید از سمت حضرت حق عطا بشود.

نماینده ولی‌فقیه در استان با ذکر این نکته که به‌همان اندازه که تعلیم و تربیت عظیم است؛ مسئولیت آن نیز بسیار سنگین است، خاطرنشان کرد: می‌شود گفت که معلمی سنگین‌ترین مسئولیت عالم است؛ زیرا امانت‌هایی که به‌دست معلم سپرده می‌شود در عالم هستی بی‌نظیر و بسیار حساس هستند. ما که عهده‌دار این عنوان شده‌ایم در پیشگاه خدا از ما سوال خواهد شد.

وی با ذکر این نکته که معلم باید با توکل و توسل در کلاس درس حاضر بشود و ضمن به‌کارگیری تمام همت خود اساس کار را از خدا بداند، بیان کرد: حق معلم قابل اداکردن نیست؛ چرا که جنس کار، معنویت محض است. آنچه که حکومت‌ها می‌پردازند صرفاً حق‌القدم معلم است و ارزش آموزه‌های معلم به‌هیچ‌عنوان قابل قیمت‌گذاری نیست.

کد خبر 6091332

دیگر خبرها

  • ویژگی‌های «عملیات وعده صادق» چه بود؟
  • تاریخ شهادت امام جعفر صادق(ع) ۱۴۰۳ + زندگینامه و احادیث
  • معلمی سنگین‌ترین مسوولیت عالم است
  • معلمی سنگین‌ترین مسئولیت عالم است
  • پارکینگ چهل اختران در اختیار شهروندان قرار گرفت
  • بازارگردانی در اختیار بورس و فرابورس قرار گرفت
  • برای تقویت میدان کتاب کودک و نوجوان چه باید کرد؟
  • کاخ سفید : پاتریوت اضافی برای ارسال به اوکراین نداریم!
  • عرضه «صفات الهی» در کتابفروشی‌ها
  • ۳ میلیون یورو در اختیار نیروهای مسلح برای انسداد مرزها +جزئیات مهم